دربارهی قهوه ات یخ نکند
دردها بسيارست
زندگي اجبارست
قصه ها تکرارست
قهوه ات يخ نکند
تنها بيست پاييز را ديده بودم که تولد "پروانهات خواهم ماند" بهانهي دوستي ماندگارمان شد و از آن به بعد ناخواسته کم کم از شعر فاصله گرفتم و پرسه در کوچه پس کوچههاي ترانه و تر شدن زير بارانهاي ناگهاني ، نامههاي عاشقانه را تجربه کردم. حقيقت ندارد اگر بگويم، حال و هوايم که به آسمان و پاييز نزديکتر ميشد، بيتفاوت از تولد غزل و مثنوي و دوبيتي و چهارپاره ميگذشتم. من و شعر هرگز عهد نشکستيم و معاشرتمان را حتي کمي هم کم نکرديم. زندگي همچنان با ترانه و عشق و شعر جريان داشت که معجزهاي به نام نقاشي دنياي تيرهام را عاشقانه و صبور رنگآميزي کرد. عاشقتر شدم، در شعر حل شدم و نقاشي غرقم کرد، نقاشي مرا با شعر مانوستر کرد و شعر مرا با نقاشي.. عشق هنوز زنده است. از ترس آناني که نام مقدسش را تکه کلام کردهاند، پشت ابرهاست. اما ماه هرگز پشت ابر پنهان نميماند. به ويژه وقتي عاشق باشي. بسيار زيبا و رويايي است که بار ديگر اجازه ميدهيد با غزل، مثنوي، چهارپاره و دوبيتي ميهمان کتابخانهها، کافهها، دفترها و عاشقانههاي قلب
كد كالا | 296452 |
زبان | فارسی |
نویسنده | مریم حیدرزاده |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 224 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.3 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 224 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.