درباره‌‌ی قتل در خوابگاه دانشجویی

پوآرو اخمهايش را توي هم كرد. خانم لمون؟ بله آقاي پوآرو؟ از لحنش معلوم بود كه خودش هم باورش نمي‌شود. چون خانم لمون با وجود قيافه‌ كريهش كارمند قابلي بود و هيچ‌وقت اشتباه نمي‌كرد. هيچ‌وقت بيمار نمي‌شد، خسته نمي‌شد، ناراحت نمي‌شد، سمبل نمي‌كرد. در واقع موقع كار اصلا آدم نبود. ماشين بود. بهترين منشي دنيا بود. از همه چيز خبر داشت. به همه كارها رسيدگي مي‌كرد. كلا زندگي هركول پوآرو را اداره مي‌كرد و از اين لحاظ هم مثل ماشين بود. نظم و برنامه‌ريزي شعار اصلي پوآورو بود. با وجود اين امروز صبح خانم لمون در تايپ يك نامه ساده سه تا غلط داشت و بدتر از همه اينكه خودش هم نفهميده بود كه غلط تايپ كرده! خورشيد از كدام سمت درآمده بود؟

آخرین محصولات مشاهده شده