درباره‌‌ی قایق کاغذی

ري‌را قايق نبود. يك تكه روزنامه بود. يك روز آفتابي موقع قدم زدن، از دكه‌ي روزنامه‌فروشي خريده بودمش. تقصير خودش بود! بيشتر از همه خودنمايي مي‌كرد...

آخرین محصولات مشاهده شده