دربارهی قصههای من و بابام 2 (شوخیها و مهربانیها)
يكي بود، يكي نبود. يك پدر بود و يك پسر بود. اين قصه نيست. پدر نامش اريش زر بود و در سال 1903 در شهر پلاوئن در آلمان به دنيا آمده بود. دوره دبيرستان را گذراند و در دانشكده هنر در شهر لايپزيگ هنر نقاشي را آموخت. بيست و هشت ساله بود كه پسرش، كريستيان، به دنيا آمد. همان طور كه در عكس ميبيني، اين پدر و پسر به راستي بودند و قصههايشان هم فقط قصه نيست.