دربارهی غولواره در مهمانخانه درخت بنفش (3 قصه پیاپی) مجموعه داستان
زن آنجا ايستاده، در لباس بلند سفيدش. آنجا ايستاده، و آنجا نيست. نگاهش را نمييابم. نگاهش در گورستان نيست؛ در باغ نيست؛ آنجا نيست. كنارش ميايستم. سرما به صبح زده. ساعتها ايستادهايم. آفتابها ايستاده. گاه احساس ميكنم آنجا نيست. اما آنجا ايستاده. هزار سال است كه ايستادهايم. نميدانم چگونه آنجا ايستاده بوديم و كنار هم همديگر را گم كرده بوديم. رويش به مرداب بود، دستهايش را جستجو كردم. گفت: «دايم دعوا ميكردن، نميدانم چند سالم بود شايد نه سالم بود، يا هشت نميدانم. دايم دعوا ميكردند.» ساكت ايستاده بودم. دستهايش يخ كرده بودند، پرسيدم: ‘‘كي؟‘‘ نگاهم نكرد. جواب مرا نميداد. با خودش حرف ميزد. براي مرداب حرف ميزد.
كد كالا | 52081 |
زبان | فارسی |
نویسنده | سودابه فضایلی |
سال چاپ | 1395 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 144 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14 * 20 * 0.7 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 156 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.