ما در جهاني پر از سر و صدا زندگي مي‌كنيم. جهاني پر از شلوغي، آشفتگي، ازدحام، سرعت و وصل بودن همه چيز به هم. دستيابي به آرامش در چنين دنيايي دشواري‌هاي خودش را دارد. ارلينگ كاگه معتقد است كه ما در دنياي امروز گمشده‌اي داريم كه مي‌تواند دواي بسياري از دردهاي ناشي از زندگي مدرن باشد. آن گمشده سكوت است. اما سكوت چيست؟ كجا مي‌شود پيدايش كرد؟ چرا يافتن سكوت، امروز از هر زمان ديگري مهم‌تر شده است؟ كاگه به اين سوالات پاسخ مي‌دهد. تفاوت او با بسياري از كساني كه درباره سكوت گفته‌اند در اين است كه او سكوت را تجربه‌ كرده ‌است. كاگه براي تجربه سكوت تك و تنها به قطب جنوب رفت. پنجاه شبانه روز را در سكوت گذراند. او اما بعد از تجربه‌هاي مختلف اين چنيني، معتقد است كه سكوت فقط در چنين مكان‌هايي نيست. سكوت همه‌ جا هست و ما را احاطه كرده است. فقط بايد پيدايش كنيم. سكوت در درون ماست. فقط بايد خلقش كنيم. او در اين كتاب ضمن بررسي ديدگاه‌هاي متفكران و شاعران و نويسندگان مختلف درباره سكوت، با زباني ساده و خودماني، به ما از راه‌هايي مي‌گويد كه بتوانيم سكوت خودمان را خلق و تجربه كنيم و زندگيمان را غناي بيشتري دهيم.