درباره‌‌ی سوگل

«سوگل»، دختر آفتاب مهتاب ندیده‌ی خانواده‌ای مغرور از وجود خون قجری در رگ‌‌های‌شان، شبی بی‌خبر از آنچه سرنوشت برای او رقم زده، دل به «حسام‌الدین» عاشق پیشه می‌سپارد! حسام الدینی که آن شب، نه برای مهمانی رفتن که به شوق دیدار دلبری چون سوگل به خانه‌ی رفیق شفیق عمو، گام نهاده است! نه سوگل و نه حسام‌الدین نمی‌دانند که پسر عموی عزلت نشین محبوب خاندان بعد از سال‌ها، رخت تجرد از تن برون کرده و قصد تاهل دارد آن هم با دخترعمویش سوگل! تمام آجرهای چیده‌ی سوگل برای علم کردن خانه‌ی عشق با حسام‌الدین با خبر خواستگاری «ارسلان» و موافقت پدر با این ازدواج به تلی از خاکستر بدل می‌شود! حسام‌الدین قصدی برای کوتاه آمدن و عقب نشینی ندارد و ارسلان تمایلی برای توجه به قلب دخترعمویش نشان نمی‌دهد. دو عاشق مقابل هم صف آرایی می‌کنند حسام الدین جز قلب بی‌قرار معشوق چیزی برای مبارزه پیدا نمی‌کند و ارسلان، محبوبیت تمام خاندان را پیش کشیده است! بر خلاف تمام تصورات، جنگ واقعی بین سوگل و عرف و عادات در حال پایه‌ریزی‌است و پیروز میدان سربلند یا سرافکنده‌ی عشق پاسخ تمام سوالات را خواهد داد.

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده