درباره‌‌ی سواستپول و داستان‌های دیگر (مجموعه داستان)

خواهر بزرگ‌تر به ديدن خواهر كوچك خود به ده آمده است. وي زن تاجري از تجار شهر است، در صورتي كه خواهر كوچك‌تر زن رعيتي شده و در ده زندگاني مي‌كند. دو خواهر با هم نشسته دل داده و قلوه گرفته مشغول صحبت و چاي خوردن هستند. خواهر بزرگه شروع كرد به افاده‌فروشي و لاف زدن از مزاياي زندگي شهريان و...

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده