درباره‌‌ی سوء‌قصد

هري موليش يکي از غول هاي ادبيات هلند است و در نيمه دوم قرن بيستم، نويسنده‌اي که زندگي عجيب و پر فراز و نشيبش باعث شد روايت‌هاي بکر و شگفت‌آوري در رمان‌ها و داستان‌هاي پر تعدادش بسازد. رمان «سوءقصد» يکي از مشهورترين آثار اوست که به سال 1982 و در اوج پختگي نويسنده‌اش منتشر شد. فروش و استقبال فوق العاده از اين رمان سبب شد تا اقتباس سينمايي موفقي هم از آن انجام شود. موليش از مادري يهودي و پدري اتريشي زاده شد که در دوران جنگ همکار نازي‌هاي فاتح هلند بود و او و مادر و مادربزرگش به اردوگاه‌هاي کار اجباري فرستاده شدند. هر چند پدر نازي کمک کرد او و مادرش فرار کنند اما مادربزرگ در اتاق گاز خفه شد... رمان سوءقصد با توجه به همين زندگي نوشته شده داستان از آخرين ماه‌هاي جنگ جهاني دوم آغاز مي‌شود و پيدا شدن جنازه يکي از پليس‌هاي همکار نازي‌ها مقابل خانه نوجوان قهرمان داستان آن‌ها محکوم مي شوند و خانه‌شان به آتش کشيده مي‌شود. پسر را به اردوگاه مي‌برند... جنگ تمام مي‌شود و او باز مي‌گردد پي آن چه در آن شب مخوف بر او و خانواده اش رفت و اين حرکت قصه زندگي او مي‌شود و رازهايي که بايد کشف شوند. موليش در مصاحبه‌اي مي گويد من خود جنگ دوم هستم. نه صرفا راوي‌اش...

آخرین محصولات مشاهده شده