درباره‌‌ی زورق مست (گزیده اشعار آرتور رمبو)

شاید شبی فرا رسد که در کهنه دیاری آسوده می بنوشم و خشنود بمیرم چرا که بردبارم! اگر که در دم آرام گیرد اگر مرا زری باشد به شمال روم یا تاکستان؟ وه که رویا چه منفور است چرا که یکسر نقش بر آب است!

آخرین محصولات مشاهده شده