دربارهی زمان از حرکت میایستد (نمایشنامه)
سارا: كشتار بيرحمانهاي بود. همهچي تيكهپاره شده بود از بدن آدميزاد بگير تا هرچي كه اونجا بود. وحشتناك بود. زنها توي اون همه جسد دنبال بچههاشون ميگشتن. شروع كردم به عكاسي. يه دفعه از توي اون همه دود و غبار يه زن كه تموم تنش خوني بود اومد سمتم. پوستش سياه شده بود، موهاي سرش سوخته بودن؛ بوش رو ميفهميدم. لباسهاش، سوخته بودن و به تنش چسبيده بودن. داد ميزد سرم: «برو از اينجا، برو. عكس نگير. عكس نگير.» هلم ميداد. دستش روي لنز بود و دوربينم رو هل ميداد...
محصولات مرتبط
آگه
7 صدا (مصاحبه ریتا گیبرت با 7 نویسنده آمریکای لاتین)
Seven voice seven latin american writers talk to ri
39,000 تومان