درباره‌‌ی روزی پرنده‌هایی

چارلي دوست دارد زندگي‌اش مشخص و ساده باشد،درست مثل ناگت‌هاي مرغ.بيشتر موقع‌ها هم همين‌طور است. اتاقش تر و تميز و مرتب است،كتاب پرنده‌هايش،لوازم طراحي‌اش،غذاهاي محبوبش . برنامه‌هاي روزانه همه دقيق و منظم‌اند.اما وقتي پدرش كه خبرنگار جنگي است در افغانستان مجروح مي شود و بعد هم بابت مسائل درماني به بيمارستاني در آن سر كشور منتقل مي‌شود ورق زندگي بر مي‌گردد.هر چند چارلي تمايلي ندارد،اما براي ملاقات پدر بايد راهي سفر شود.آن هم با هم سفرهايي چون خواهرش كه مدام پي دوست و رفيق مي‌گردد،دو برادر دوقلوي سركش و يك دوست خانوادگي جديد و مرموز كه پشت فرمان مي‌نشيند و رانندگي مي‌كند. بنابراين، اين سفر هرچه باشد،آرام و بي‌دردسر نيست! حالا چارلي تصميم مي‌گيرد تلاشش را بكند و تمام پرنده‌هايي كه ديدنشان در حيات وحش،يك روز آرزوي او و پدرش بود،در طول سفر پيدا كند و ببيند. اگر او فهرست روزي پرنده‌هايي... خودش و پدر را كامل كند،شايد،البته شايد،اوضاع بهتر شود و ....

آخرین محصولات مشاهده شده