درباره‌‌ی در نیم‌کره من شب شده بود (گزیده شعرهای مارین سورسکو)

يکديگر را مي‌شناسيم / روزي روي زمين / ديدم‌ات / من يک طرف زمين راه مي‌رفتم / و تو يک طرف ديگرش. / مي‌توانم بگويم چگونه بودي. آه، شبيه همه‌ي زن‌هاي ديگر بودي. / ببين، هنوز صورتت را / به خاطر دارم. / عصبي شدم / و از صميم دل چيزهايي به تو گفتم / اما صدايم را نمي شنيدي. ميان ما اتومبيل ها مي‌رفتند و مي‌آمدند / و آب‌ها بود و کوه ها / و همه‌ي زمين. / به چشم‌هايم نگاه کردي / اما چه مي‌دانستي؟ / در نيم کره‌ي من / شب شده بود. دستت را بالا بردي: ابري را نوازش کردي / دست انداختم روي شانه‌ي يک برگ.

آخرین محصولات مشاهده شده