درباره‌‌ی درد (منشا رنج و تلخ‌کامی)

هرچند مي‌توان رو به جستار «جاناتان فرنزن» داشت و گفت: «درد که کسي را نمي‌کشد»، ولي واقعيت ماجرا اين است که آن‌چه تو را نمي‌کشد مي‌تواند چنان از حدود طاقت و تحمل بيرون رود که لحظه‌هايي بدتر از مرگ را بر تن و جان آوار کند. موجوديت انساني، به‌خاصه، موجوديتي سرشار از درد ا‌ست! اگر به سير حرکت بشر در طول تاريخ و فرايند يکجانشيني و مدرنيزاسيون جوامع انساني نيک بنگريم، رد درد و دردناک‌تر شدن هرچه‌ بيشتر زندگي انسان‌ها را به‌خوبي ديده و لمس مي‌کنيم. اين‌که چه‌طور فرايند نو شدن جهان در معناي فراگيري تکنولوژي، با تمام ظواهر دلفريبش، دردهايي بيشتر و بيشتر نصيبمان کرده، بي‌آن‌که بدانيم اين دردها چه هستند و منشأ و علت‌شان چيست و کجاست. کتاب «درد؛ منشأ رنج و تلخکامي» يکي از جامع‌ترين پژوهش‌هاي انجام شده در اين خصوص است که «پاتريک وال» پس‌از سال‌ها تحقيق و مداقه آن را نوشته، آن‌هم درست در زماني که خودش درگير درد و رنج ويران‌گر برآمده از سرطان بود. وال اين کتاب را نه براي متخصصان و دانشجويان، بلکه براي همه‌ي ما، همه‌ي مردمان جهان نوشته‌است، آن‌هم به اين دليل ساده که ما درد مي‌کشيم ولي دليل آن را نمي‌دانيم و عموم توضيحات عموم متخصصان، حامل پاسخ مناسبي براي چيستي و چرايي دردهاي ما نيستند. کتاب درد، کتابي براي درمان يا خوددرماني نيست، بلکه کتابي‌ست براي شناخت؛ شناخت درد و فرايند دردآلود شدن زيستن ما در جهان.

آخرین محصولات مشاهده شده