درباره‌‌ی داستان‌های امیل

در روستاي لونه‌بري پسربچه‌ي خيلي بازيگوش و كله‌شقي به نام اميل زندگي مي‌كرد كه اصلا حرف گوش‌كن نبود.اميل هميشه جيغ و هوار مي‌كشيد. براي همين نمي‌توان او را خوب ومهربان ناميد. با اين‌كه پنج سال بيشتر نداشت، ولي خيلي قوي بود. چشم‌هاي آبي، گونه‌هاي قرمز، موهاي روشن و پرپشت داشت. ظاهرش طوري بود كه آدم فكر مي‌كرد يك فرشته است، اما قبل از اين‌كه اين‌طور فكر كنيد، بهتر است درباره او بيشتر بدانيد.

آخرین محصولات مشاهده شده