هاوارد خرگوشه مثل خيلي از بچه‌هاي هم‌سن و سال تو، از خيلي از چيزها مي‌ترسيد. تا اين‌كه يك روز كه او كنار پنجره ايستاده بود اتفاق جالبي برايش افتاد. هاوارد با چشم‌هاي خودش ديد كه يك پرنده براي اولين بار چطوري پرواز مي‌كند. حرف‌هاي پرنده به هاوارد كمك كرد تا...