درباره‌‌ی خاله آمریکا

«ان‌قدر آمريكايي شده كه صدايش مي‌زنند خاله آمريكا. انگار نه انگار روزي توي همان كوچه‌پس‌كوچه‌ها زندگي مي‌كرده. حالا فقط از دلار حرف مي‌زند. پيراهني با گل‌هاي درشت پوشيده و عينكي طلايي به چشم زده. دنبال هتلي مي‌گردد كه تهويه مطبوع داشته باشد و دوش، و پريز براي راديو و ريش‌تراش برقي. مي‌گويد اگر پسرش نتواند هاي‌آسكول را تمام كند توي استور خانوادگي‌شان مشغول مي‌شود...» شاشا با قلم منحصربه‌فرد خود، در چهار داستان اين كتاب، چهر برهه‌ي تاريخي را مرور مي‌كند. «خاله آمريكا» در دوران جنگ‌جهاني دوم مي‌گذرد و تاثير حضور نيروهاي آمريكايي در سيسيل را، گاه به‌ طنز، به تصوير مي‌كشد. كفاش «مرگ استالين» مدام خواب عمو را مي‌بيند و هر بار به مشكلي برمي‌خورد معتقد است «عمو پپه درستش مي‌كند». «چهل و هشت» خواننده را به ماجراي استقلال ايتاليا مي‌برد و گاريبلاي و، در نهايت، داستان كارگران معدن گوگرد كه با تنفس گاز‌هاي سمي كشنده يعني آنتيموان تلف مي‌شدند، در داستاني به همين نام روايت مي‌شود؛ داستان جواني كه بين كار در معدن و جنگ در كنار فرانكو دومي را انتخاب مي‌كند چون نمي‌خواهد از خفگي با گازهاي سمي بميرد...

آخرین محصولات مشاهده شده