دربارهی خاطرات 1 دختر جوان
در بخشي از کتاب آن فرانک، خاطرات يک دختر جوان ميخوانيم:
امروز صبح، دفتر خاطراتم را ورق زدم و از اينکه ديدم اينهمه نامه در مورد مادر – آنهم اينقدر شديداللحن نوشتهام، يکه خوردم. به خودم گفتم «آن، واقعاً اين تويي که دربار? نفرت حرف ميزني؟ چطور ميتواني چنين کاري بکني؟»
دفترچه به دست نشستم و به فکر فرو رفتم. چرا خشم و نفرت طوري وجودم را پر کرده بوده که ناچار بودم همه چيز را با تو در ميان بگذارم؟ سعي کردم روحي? آن يک سال پيش را درک و توضيحي براي کارش پيدا کنم، چون تا زماني که اين تهمتها را پيش تو باقي بگذرم و سعي نکنم علتشان را دريابم، وجدانم راحت نميشود. آن زمان از اوضاعي که باعث ميشد در دغدغههاي فکريام غرق بشوم – منباب مثال ميگويم و به من اجازه ميداد همهچيز را فقط و فقط از زاوي? ديد خودم ببينم، بيآنکه با آرامش و خونسردي، خلقوخوي غيرقابل پيشبيني خودم را که باعث رنجش و جريحهدار کردن احساسات نزديکانم ميشد، در نظر بگيرم و بعد عيناً مثل خودشان رفتار کنم، رنج ميکشيدم و هنوز هم رنج ميکشم.
من در خودم پنهان شده بودم، به هيچکس جز خودم فکر نميکردم و با کمال خونسردي همه ي خوشيها و گوشه کنايهها و ناراحتيهايم را در دفتر خاطراتم مينوشتم. چون اين دفتر تبديل به نوعي آلبوم بريده ي روزنامه شده بود، اين براي من ارزش زيادي دارد، اما در بيشتر صفحاتش خيلي راحت مينوشتم: «تمام شد و رفت.»
از دست مادر عصباني بودم و هنوز هم بيشتر اوقات عصبانيام. درست است که او مرا درک نميکرد، اما من هم او را درک نميکردم. او هم به خاطر علاقهاش به من و هم شرايط سختي که در آن قرارش ميدادم، حساس و آسيبپذير شده بود. شرايط ناراحتکننده ي خودش هم عصبي و زودرنجش کرده بود. بنابراين خوب ميفهمم که چرا بيشتر وقتها حوصله مرا نداشت.
من ميرنجيدم و همه چيز را به شدت به دل ميگرفتم و با او بدرفتاري ميکردم، که به نوبه خود، او را ناراحت ميکرد. ما در دور باطل کدورت و غم گرفتار شده بوديم. براي هيچکداممان دوره خوبي نبود، اما جاي شکرش باقي است که دارد تمام ميشود. من نميخواستم اتفاقاتي را که رخ ميداد درک کنم و مدام براي خودم دلسوزي ميکردم، اما اين هم طبيعي است.
كد كالا | 286187 |
زبان | فارسی |
نویسنده | آنه فرانک |
مترجم | ناصر عظیمی |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 336 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 2 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 375 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.