درباره‌‌ی جنایت و مکافات (دی‌وی‌دی نمایش‌نامه)

يادداشت کارگردان: من هم راسکلنيکف هستم. بي کم و کاست. آشفته و سرخورده و حيران و گيج. خواستم جسارت را تجربه کنم. من هم راسکلنيکف هستم. دستم به خون آلوده است. به خون دل‌هايي که خوردم. به خون‌هايي که در گلو خفه کردم. هر شب سر که روي بالين مي‌گذارم ، مکافاتم شروع مي‌شود. چه روزي به شب رسيد و چه شبي به صبح مي‌رسد؟ من در مکافاتي نفس مي‌کشم که جنايتش فراموشي است. فراموشي از جوانمردي قهرمانان و اسطوره‌هاي افسانه‌اي. وجدان بيدار افسانه مي‌سازد . شاهکار داستايوفسکي دغدغه شد و راه را برايم هموار ساخت...

آخرین محصولات مشاهده شده