درباره‌‌ی جاعل هنر

در بامداد 18 مارس 1990 دو مرد با لباس پليس با بستن دو نگهبان موزه ايزابلا استوارت گاردنر در بوستون، ماساچوست، سيزده اثر هنري را که امروز بالاي 500 ميليون دلار ارزش دارد به‌سرقت بردند. علي‌رغم هزاران ساعت تلاش پليس و پاداش پنج ميليون دلاري، هنوز اثري از آنها يافت نشده است. کلير راث، هنرمند جوان و سخت‌کوش، در پي کشف اين است که جنايتي فراتر از آنچه به‌نظر مي‌رسد در پس اين ماجرا نهفته است. کلير براي بهبود وضعيت زندگي‌اش از سر اجبار وارد معامله فاوستي با ايدن مارکل، صاحب گالري قدرتمند، مي‌شود تا در ازاي برگزاري نمايشگاه انفرادي در گالري او يکي از شاهکارهاي دگا را که در جريان سرقت موزه گاردنر ربوده شده، جعل کند. رابطه عاشقانه اين دو توافق کاري‌شان را بيشتر به مخاطره مي‌اندازد و احتمال خيانت را بالا مي‌برد، چرا‌که هريک از آنها مي‌کوشد تا به هدف نهايي خود که دليل اصلي پيمان غيرقانوني‌شان است برسد. ولي وقتي نقاشي دگا که ساليان سال است ناپديد شده به آتليه کلير تحويل داده مي‌شود، کم‌کم کلير به اين مضنون مي‌شود که اين اثر ممکن است خود نيز جعلي باشد. زماني‌که کلير جست‌وجوي خود را براي يافتن حقيقت درباره اصل نقاشي و ارتباط احتمالي آن با رابطه پنهاني ادگار دگا و ايزابلا استوارت گاردنر آغاز مي‌کند، خود را درون رقابتي نفس‌گير ميان هزارتوي فريب مي‌يابد، جايي که ممکن است کليد اسرار زمان حال در دل رازهاي پنهان‌شده از قرن نوزدهم نهفته باشد.

آخرین محصولات مشاهده شده