درباره‌‌ی تعالیم مولوی

پادشاهي هنگام شکار کنيزکي زيبا ديد و با دادن مال او را بازخريد و همراه خود برد پس از چندي کنيزک بيمار شد و پادشاه پزشکان بسياري بر بالين او فراخواند ولي چون هيچ يک از آنان ان شاءالله نگفت، معالجه آنان سودي نبخشيد. از اين رو پادشاه به درگاه خدا روي آورد و طبيبي الهي به نزد او آمد طبيب بي درنگ معالجات ساير پزشکان را مردود دانست و بر اثر تشخيص زيرکانه اي دريافت که علت واقعي بيماري آن کنيزک عشق او به زرگري در سمرقند است. پادشاه بر طبق توصيه آن طبيب عده اي را به سمرقند فرستاد و چون آنها زرگر را با خود آوردند پادشاه وي را به کنيزک عاشق داد تا شش ماه اين دو تن در کمال هماهنگي و سعادت مي زيستند ولي پس از انقضاي اين مدت طبيب به اشاره خداوند آن زرگر را دارويي داد که موجب کاهش قدرت و صباحت او شد و بنابراين از چشم کنيزک افتاد و کنيزک به آغوش پادشاه بازگشت اين دستور اللهى كاملاً شبيه دستوري بود که به ابراهيم جهت قتل فرزندش اسماعيل داده شد.

آخرین محصولات مشاهده شده