درباره‌‌ی تدفین مادربزرگ (مجموعه داستان)

هيچ‌كس نمي‌توانست تصور كند كه امكان دارد مادربزرگ روزي بميرد، مگر افراد قبيله و خود او كه دل نگراني‌هاي ناشي از پيري پدر آنتونيو ايسابل، او را بر مي‌انگيخت. اما اميدوار بود كه مانند مادربزرگ مادري‌اش، كه در دوران جنگ 1875 در آشپزخانه اقامتگاهش سنگر گرفته بود و با يك دسته از گشتي‌هاي سرهنگ آئورليانو بوئنديا مقابله كرده بود، صدوبيست‌سال عمر كند. اما وقتي كه ماه آوريل رسيد، مادربزرگ دريافت كه خداوند اين امتياز را به او اعطا نخواهد كرد كه يك مشت فراماسون طرف‌دار حكومت فدرالي را شخصا در يك مبارزه آشكار تصفيه كند.

آخرین محصولات مشاهده شده