برادرهاي بزرگ‌تر مي‌توانند لاغر باشند يا چاق. بداخلاق باشند و مثلا محكم بزنند پس گردن برادرهاي كوچك‌تر يا نه مي‌توانند مهربان باشند و فقط موقع راه رفتن كف دستشان را آرام بگذارند پس گردن برادرهاي كوچك‌تر. برادرهاي بزرگ‌تر مي‌توانند يك تنه يك محل را به‌هم بريزند و از سر كوچه كه به خانه مي‌آيند فحش و فضاحت همسايه‌ها را پشت سرشان جا بگذارند يا نه مي‌توانند با حضورشان در كوچه همسايه‌ها را ياد گرفتارهاي‌هايي بيندازند كه فقط و فقط به دست يك برادر بزرگ‌تر حل مي‌شود. برادر بزرگ‌ترها مي‌توانند شبيه خيلي چيزها باشند يا نباشند... معمولا همين‌طور است. براي خيلي‌ها قبل از اسم برادر بزرگ‌تر شكل دوچرخه مي‌آيد. براي خيلي‌ها تصوير ته سيگار. براي بعضي‌ها دو تا شانه پهن. براي بعضي‌ها كتاب زيست‌شناسي سال چهارم دبيرستان و براي بعضي‌ها آدامس. اما براي من تصوير برادربزرگ‌تر هميشه شبيه صفحه شطرنجي بود كه دست‌نخورده روي ميز قرار داشت و بعد شبيه ساكي مي‌شد كه توي باغچه دفن بود.