ماجراي دختري باهوش و سرزنده به نام جودي آبوت كه در يك پرورشگاه نگه‌داري مي‌شود. در اوايل داستان سخت‌گيري خانم مدير كه زني جدي مي‌باشد را به تصوير مي‌كشد. در ادامه جودي به كمك حامي خود وارد مدرسه خصوصي مي‌شود حامي او شخصي به نام آقاي جان اسميت است و جودي فقط سايه‌اي از آقاي جان اسميت را در ذهن خود دارد سايه‌اي بر روي ديوار با پاهاي دراز كه او را بابا لنگ دراز مي‌خواند. جودي با كمك‌هاي آقاي جان اسميت به دانشگاه وارد مي‌شود در دانشگاه به سختي درس مي‌خواند تا فاصله‌ي فرهنگي خود را با هم‌كلاسي‌هايش كم كند...