درباره‌‌ی آواز ماهی بی‌نام (مجموعه داستان)

چند سال گذشته؟ نمی‌دانم. خیلی سال. یادم نیست. چه فرقی دارد اصلاً. خیلی‌ها رفتند. خیلی‌ها آمدند. امروز پیشوازشان می‌روم. فردا بدرقه‌شان می‌کنم. تو هم نگران نباش. این حرف‌ها را می‌زنم که بفهمی داری کجا می‌روی. چشم هم بگذاری، باز کنی، منتقل شدی رفتی. من؟ من جایی نمی‌روم. کجا بروم؟ همان‌جا هستم. همیشه هستم. تا آن چاه نفت وسط دریا خشک نشده، همان‌جا هستم. این چند روز هم آمده‌ام جزیره، تقاضا بدهم پنج سال دیگر بمانم. خدا کند موافقت کنند. موافقت می‌کنند… حتماً موافقت می‌کنند.

آخرین محصولات مشاهده شده