داستان پشت اين اثر:
قضيه از اين قرار است، يک ليموزين باشکوه به آرامي در ميان ترافيک آشفته وال استريت به پيش مي‌رفت. پرکينز "Perkins"، راننده آقاي گلدسيلور، موسيقي کلاسيکي را روي استريوي ماشين انتخاب کرد، سيستم ماساژ خودکار روي صندلي عقب را فعال کرد و عطري از چوب ماهون ماشين را پر کرد. پرکينز با خونسردي پرسيد:"قربان به چيزي نياز نداريد؟" آقاي گلدسيلور يک ليوان کنياک Cognac" 1981 " براي خود سرو کرد، در تبلتش مظنه Nasdaq را چک کرد، ديد که سهامش در بازار سهام 5.3 درصد افزايش يافته است، هاوانا "Havana" را روشن کرد و پاسخ داد:"نه پرکينز ، متشکرم، من همه چيزهايي که نياز دارم را دارم."