داستان پشت اين اثر:
کالولو اويدو "Calolo Ovido" هميشه شيک پوش بوده است. او شرکت زنان جوان با پاهاي بلند و اندام‌هاي جذاب را دوست داشت. روزي که دلما "Delma" را ملاقات کرد، بلافاصله عاشق شد، عشق در نگاه اول. و وقتي دلماي شيفته فهميد که آقاي اويدو داراي چاه‌هاي نفت زيادي است، ‌يک دل نه صد دل عاشق شد. يک بعدازظهر پر از اشتياق ديوانه‌وار، ناگهان، کالولو در حال غرق کردن قايق تفريحي خود بود. بايد او را مي‌ديدي که از قوس تا پشت کشتي، با يک بطري شامپاين در دست مي‌دود و عشقش را تعقيب مي‌کند. چه اشتياقي! حتي اگر کالولو براي بوسيدن معشوقش مجبور بود روي نيمکت کوچکي بايستد و براي حفظ نشاطش قرص بخورد، شور عشقش مانند سهامش در بورس بالا مي‌رفت. تا لحظه‌اي که از هوش رفت و دکترش به او توصيه کرد که شور عشقش را کمتر کند.