درباره‌‌ی مجسمه فورچینو ماشین Just married fo85055

داستان پشت اين اثر:
قضيه از اين قرار است، استفاني "Stephanie" هميشه از هيکل شيک خود مراقبت مي‌کرد، اما از آن‌جايي که به عنوان پيشخدمت کار مي‌کرد، وقتي ساندويچ‌هاي آبدار، همبرگر، پيتزا، سيب‌زميني سرخ کرده، بستني و موس شکلاتي از جلوي چشمانش مي‌گذشت، به سختي تحمل مي‌کرد و براي رضايت خود فقط مي‌توانست به آن‌ها نگاه کند. يک روز در حين کار صداي عجيبي مانند آژير شنيد. اول فکر کرد موبايل جديدش است و بعد متوجه شد که صداي سوت از شکمش مي‌آيد و دلش خواست گريه کند. در همان لحظه گروهي از جوانان وارد رستوران شدند. در ميان آن‌ها پسري با دقت او را نگاه مي‌کرد. عشق در نگاه اول بود. مرد جوان، مات و مبهوت، با دهاني باز، به چشمان او نگاه کرد و لبخندي مسخره زد. اندکي بعد استفاني نمي‌توانست باور کند چه اتفاقي دارد برايش مي‌افتد. لباس عروسي پوشيده بود با دسته گلي بزرگ در دستانش و در يک کانورتيبل "Convertible" باشکوه در کنار ژيل "Gilles"، عشق زندگي‌اش، که در لباس رسمي بي عيب و نقص ظاهر شده بود، نشسته بود. ژيل روي لبانش، همان لبخند مضحک روز اول را داشت.

آخرین محصولات مشاهده شده