مجموعه نمايشنامه‌هاي او در «سه سه» با نمايشنامه درمان شروع مي‌شود که همتي از آن به عنوان کوتاه‌ترين نمايشنامه به زبان فارسي نيز ياد مي‌کند. در اين نمايشنامه او در مقام مجادله يک کودک و مرد در دستشويي بيمارستان سعي در بيان نکته‌هاي اجتماعي درباب زندگي سالم کرده است. در نمايشنامه دوم که با عنوان «مهندس» و با تقديم به نصرالله قادري، توحيد معصومي و توحيد حسين‌قلي‌پور تأليف شده است، شخصيتي خيالي که تنها صدايي از او روايت شده، سعي دارد تا از محبوب خود پاسخ اين سوال را به دست آورد که شوهرِ نوعروس، ‌باغبانِ جوان، گرگ و دزد کداميک لايق نفرين‌شدن هستند. وي در قالب استعاره‌اي که در هر يک از اين افراد ساخته‌ است؛ به طرح پاسخ‌هايي مي‌پردازد. نمايشنامه سوم با عنوان «راه»، داستاني در حوزه دفاع مقدس را روايت مي‌کند که همتي سه پايان را براي آن متصور شده و انتخاب هر يکي از آنها را به عهده گروه اجرايي و نيز مخاطب خود قرار داده است. نمايش چهارم کتاب با عنوان «صبح به خير» نمايشي است با موضوع کشمکش يک سرباز و فرمانده‌اش و غريبه‌اي که در نقطه صفر مرزي با آنها برخورد کرده و برايشان ايجاد مزاحمت مي‌کند. در اين اثر همتي به شيوايي، تصويري نو و بديع از مرگ ارائه مي‌دهد. در نمايش پنجم با عنوان «برزخ» که به روح شهيد «بابک فرخنده نژاد» تقديم شده است، همتي روايتي از روياهاي يک سرباز شهيد را به تصوير کشيده که سعي دارد با همسر خود ارتباط برقرار کرده و حس خودش را نسبت به او بيان کند. نمايشنامه ششم با عنوان «fish آباد» داستاني است با محوريت حقوق نجومي يک مدير بانک که به صورت سهوي به حساب مردي ريخته شده و او از بازپس دادن اين مبلغ سرباز مي‌زند.