درباره‌‌ی 2 نمایش‌نامه (داستان دور و دراز ـ آرامش در حضور دیگران)

شاه شهيد: اين جور كه ما ميان زمين و آسمانيم، تنبان خودمان را هم به زور نگه داشته‌ايم. ادريس: بابا پاتو بذار اون‌ورتر، رفتي روي ديسك من بدبخت. سوپرمن: گردن من فلك‌زده شيكس آخه. شاه شهيد: بخوان ضعيفه، ما كه مرديم. عزت: در وقت مناسب اوراد و سرودهاي نامربوط بخوانيد. شاه شهيد:‌ در شور باشيد يا ابوعطا؟

آخرین محصولات مشاهده شده