درباره‌‌ی 1 کاسه گل سرخ

من تمام نشده بودم مثل همه زن‌هايي كه قرار است هميشه تنها باشند و عشق را بهانه مي‌كنند تا بتوانند زندگي كنند. عشق، سبزه عيدي بود كه در سيزده ‌به‌در از روي كاپوت ماشين يكي ديگر افتاده بود، نه جلوي پايم، بلكه درست توي بغلم. من تنها مي‌توانستم آن را به اولين آب جاري بسپارم و برگردم و جايي پيدا كنم كه بتوانم زندگي كنم...

آخرین محصولات مشاهده شده