درباره‌‌ی 1 شب فاصله

با ساخته شدن ناگهاني ديوار برلين، خانواده گرتاي 12 ساله يك شبه از هم جدا مي‌افتند. او، مادرش و برادر بزرگ‌ترش فريتز، در نيمه شرقي آلما باقي مي‌مانند. ولي پدر و برادر دوم گرتا كه در جستجوي كار به آلمان غربي سفر كرده بودند، ديگر نمي‌توانند به خانه برگردند. گرتا مي‌داند كه نگاه كردن به آن ديوار و روياپردازي درباره آزادي برايش خطرناك است،‌اما نمي‌تواند جلوي خودش را بگيرد. او سربازهاي آلمان شرقي را مي‌بيند كه تفنگ‌هايشان را به طرف هم‌شهري‌هاي خودشان نشانه رفته‌اند و مواظبند كه كسي فرار نكند. گرتا، خانواده‌اش، همسايه‌ها و همين‌طور دوستانش،‌همه در شهر خودشان زنداني شده‌اند.

آخرین محصولات مشاهده شده