درباره‌‌ی یادگیری جامع‌اندیشی (راهنمای تفکر نقاد در برنامه آموزشی)

ما با استفاده از مفهوم ها فکر مي کنيم و اين مفهوم ها لاجرم زندگي ما را تا حد قابل ملاحظه اي شکل مي دهند. ما اغلب مفهوم هايي را که با استفاده از آن ها فکر مي کنيم غيرنقادانه مي پذيريم. ممکن است تصور ما از عشق مبتني بر فيلم‌ها و احساسات شخصي باشد. ممکن است آزادي را به واسطه ي خواندن مکرر اين واژه و دلالت‌هاي ضمني مبهم درک کرده باشيم. ممکن است فکر کنيم عدالت يعني تلافي کردن. در ذهن همگي ما مفهوم‌هايي هست درباره اينکه دانش آموز، معلم، زن، مرد، مذهبي، غيرمذهبي، دانشمند، هنرمند، يا حرفه‌اي بودن يعني چه. همچنين مفهوم‌هايي درباره معناي شجاع بودن، رفتار عادلانه، هوشمند بودن، هم رنگ ديگران شدن در ذهن داريم. با بررسي مفهوم‌هاي ذهني خود به طور نقادانه و آگاه شدن از اينکه مفهوم‌هاي شخصي چطور مي‌توانند به ما کمک کنند يا آسيب بزنند، يا ما را محدود يا رها سازند، مي‌توانيم به سطح عميق‌تري از تفکر نقاد دست يابيم. حتي بخش‌هايي از وجود ما که مجزا و متمايز از تفکر هستند نيز تحت تاثير مفهوم‌هاي ذهني ما قرار دارند؛ مثلا اميال: اگر چيزي را دوست داشته يا از آن متنفر باشيد- فرد، فيلم، درسي در مدرسه، نوعي اتومبيل- دوست داشتن يا نداشتن آن به خودي خود به فکر کردن ربطي ندارد. دوست داشتن يا متنفر بودن متاثر از مفهوم هايي هستند که ما هنگام فکر کردن از آن‌ها استفاده مي‌کنيم. مدت زيادي نيست که مردم پوست برنزه را زيبا مي‌دانند، فکر مي‌کنند ساحل جاي مطلوبي براي گذراندن تعطيلات است، افراد لاغر جذابيت دارند، حيات وحش ارزشمند است، تحمل نوعي فضيلت اخلاقي است، برقراري دموکراسي امکان پذير است يا رابطه اي که در آن يک طرف مدام نقش تيماردار را دارد ناسالم است. مفهوم‌هاي متعارف ما درباره ي هريک از اين عبارات کليدي تغيير کرده و به طرز قابل توجهي مثبت‌تر يا منفي‌تر شده است، و امکان دارد باز هم تغيير کند.

آخرین محصولات مشاهده شده