درباره‌‌ی گیلاس‌های زرد (کمدی 1 واقعیت چاق)

ممكن است كسي از شما بپرسد: «تلخ‌ترين حادثه دنيا برايتان چه بوده است؟» شما هم يكي از خاطرات تلختان را تعريف كنيد، بعد او به شما بگويد: «اما تلخ‌ترين حادثه دنيا براي من، ديدن صحنه‌اي است كه در آن يك نفر با چماقي كه سرش را پر از ميخ كرده بود، به كله يك دختر جوان كوبيد، تكه‌اي از جمجمه‌اش پرت شد و خون فواره زد.» گيلاس‌هاي زرد ماجراي همين چماق است كه در يك روايت تودرتو از زبان راويان مختلف گسترش پيدا مي كند و خود زير ضربه‌هاي يك چماق چاق ديگر، دچار استحاله مي‌شود. آن‌جا كه واقعيت در استيلاي تكثير و نشر مكرر «تصوير» از بين مي‌رود، حاد مي‌شود و سپس چاق. واقعيت چاقي كه امر جاري را مي‌بلعد و مي‌تواند گيلاس‌هاي قرمز را زرد كند. زردتر از تيتر صفحات پر از لايك.

آخرین محصولات مشاهده شده