درباره‌‌ی گوژپشت نتردام (کتابخانه کلاسیک)

کازيمودوي گوژپشت، صورتي هيولامانند دارد. هيچکس نمي‌خواهد به او نگاه کند. کسي نمي‌خواهد نزديکش باشد. بناچار در برجِ کليساي جامع به تنهايي زندگي مي‌کند و تنها همدمش سرناودان‌هاي اژدهاشکل است. او زنگِ کليسا را براي مردم پاريس به صدا درمي‌آورد. اما حتي او هم نمي‌تواند تا ابد تارکِ دنيا باقي بماند. وقتي دختر کولي زيبايي کمک مي‌خواهد، کازيمودو ابرجِ عاجش را ترک مي‌کند تا او را نجات دهد. از آن لحظه، زندگي او ديگر هرگز مثل قبل نبود…

آخرین محصولات مشاهده شده