درباره‌‌ی گوریلی که مادرش را گم کرد (درباره مصرف بهینه برق) خانه کوتوله با شیروانی نارنجی

وسط شهري شلوغ و معمولي، مثل شهر من، مثل شهر تو، خانه كوتوله‌اي زندگي مي‌كرد با شيرواني نارنجي. دودكش چاقي هم داشت. خانه كوتوله خانه عجيبي بود. وقتي آدم‌هاي خانه كوتوله خواب بودند، يا حواسشان نبود، يا به سفر مي‌رفتند، هر چيزي كه در خانه كوتوله بود، جان مي‌گرفت و زنده مي‌شد. از آباژور و مهتابي و يخچال گرفته، تا شيشه ترشي و كره و كامپيوتر و ... و اين جوري‌ها بود كه داستان‌هاي خانه كوتوله با شيرواني نارنجي شكل مي‌گرفت. داستان‌هايي درباره آدم‌‌ها و وسايل زندگيشان...

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده