درباره‌‌ی گفت و گو درباره خدا

چارلز تاليافرو، به‌عنوان فيلسوف ديني که خود ابتدا خداناباور، سپس ندانم‌گرا و پس از آن خداباور شده، بر اين باور است که باور مذهبي و شکاکيت مي‌توانند عميقاً بر کيستي ما اثر بگذارند. از نگاه او، به‌ندرت پيش مي‌آيد که باور يا بي‌باوري به خدا فقط به امور فکري مربوط باشد؛ اين باور مي‌تواند تأثير عميقي بر ارزش‌ها، عواطف و ارتباطات فرد بگذارد. از سوي ديگر، او قرار دادن خود در موضع «مخالف» در يک گفت‌وگوي دوستانه بر سر خدا را نيز بخشي حياتي از شکل‌گيري باور دربار? خدا مي‌داند. او بحث ميان خداباوران و خداناباوران را نوعي پژوهش جمعي مي‌داند که در آن اهدافي مشترک (تمام طرفين به دنبال پژوهشي محترمانه و منصفانه‌اند) و فضائلي مشترک (بايد با نگاهي همدلانه و خلاقانه از نظرگاه‌هاي بديل به موضوع نگريست، که اين امر شامل گوش دادن دقيق، قطع نکردن صحبت ديگري، مستبد نبودن در بحث، پرورش خوش‌قلبي و … است) وجود دارد. گفت‌وگو دربار? خدا گفت‌وگويي خيالي است ميان چهار نفر؛ يکي طبيعي‌گرايي سکولار که فکر مي‌کند باور به خدا به‌لحاظ علمي نامعتبر است؛ ديگري خداباوري که معتقد است خدايي همه‌چيزتوان، نيکو، همه‌چيزدان، واجب‌الوجود، و جاودان وجود دارد که در تجربه‌هاي ديني تجلي مي‌يابد؛ سومي ندانم‌گرايي که اعتقاد دارد ما نمي‌توانيم (يا حداقل هنوز نمي‌توانيم) بدانيم خداباوري درست است يا نه؛ و آخري که فکر مي‌کند خدا وراي گفتار منطقي و مفاهيم بشري است و نمي‌توان او را در تابوت مفاهيم و نظريات قرار داد.

آخرین محصولات مشاهده شده