درباره‌‌ی گزارش اندوه

مادر نشست و سرش را برد توي تابوت و صورتش را گذاشت روي صورت داداشي. سمت چپ صورتش خوني بود. به اندازه يك سكه كوچك بالاي ابروش سوراخ بود. سوراخي كه خون دلمه بسته بود روش. از همان جا خون شره كرده، نصف صورتش را پوشانده بود. فقط گفت: پس چرا اين‌جوري پسرم؟ ... پس چرا اين‌جوري عزيزم؟ ...

آخرین محصولات مشاهده شده