درباره‌‌ی گربه های تیسفون (سرزمین طلایی 2)

اين قصه سر دراز دارد! انگار قرار نيست اين موش هاي بيچاره آب خوش از گلويشان پايين برود. هنوز خستگي سفر قبلي از تنشان بيرون نرفته که ماجراي تازه اي پيش مي آيد. نامه اي با خط خرچنگ قورباغه به دست موش ها مي رسد. هيچکدام سواد درست و حسابي ندارند و اگر هم داشته باشند، از پس چنين نامه اي با اين همه کلمات عجيب و غريب برنمي آيند؛ مگر يک نفر که معلوم نيست زنده است يا مرده. اگر زنده باشد، صدسال هم بيشتر دارد. عتيقه؛ موش لجوج، يک دنده و بانمک اما حيرت انگيز و گاهي هم ترسناک. اين موش با بقيه موش ها فرق دارد. معلوم نيست جادوگر است يا فال گير يا باستان شناس؛ همه اين ها هست و هيچکدام نيست. اما نامه، موش ها را مجبور مي کند راهي سفر تازه اي شوند؛ سفري به سرزمين هاي گذشته ايران؛ تيسفون، سرزمين ساسانيان. سفر سخت و طاقت فرساست؛ مارو مور، گربه و عقرب و هرچيز ديگري هم سر راهشان است اما اين ها بيدي نيستند که با اين بادها بلرزند. اصلأ خودتان بخوانيد. تاريخ خواندن اين جوري کيف دارد...

آخرین محصولات مشاهده شده