درباره‌‌ی کوچ شامار (بخش سوم 3گانه در به دری)

ميموا رفت توي باغچه، زل زد به چشم هاي اسب، اسبي با پيشاني محدب، سم هاي بيضي شكل و گوش هاي شبيه بال هواپيما. رو به درخت وقواق چند كلمه حرف زد. و گفت: موسي با ملك الموت در مناظره آمد. گفت: جان من از كدام عضو برگيري؟ گفت: از دستي كه الواح تورات بدان گرفتم؟ ستاره ام را پشت سرم سرنگون كرده اند. يكي از چهلتنان گفته است.

آخرین محصولات مشاهده شده