درباره‌‌ی کوه دوم (در جستجوی 1 زندگی اخلاقی)

گاهي افرادي را مي‌بينيم که سرشار از احساس خوشي هستند، آدم‌هايي که انگار نوري درخشان از درونشان بر ديگران مي‌تابد. آن‌ها مهربان، آرام، از لذت‌هاي کوچک سرمست و از خوشي‌هاي بزرگ سپاس‌گزار هستند. وقتي با چنين افرادي ملاقات مي‌کنيد، خيلي زود در‌مي‌يابيد که خوشي فقط يک احساس نيست بلکه مي‌تواند يک چشم‌انداز باشد. نوعي خوشي دائمي وجود دارد که باعث مي‌شود افرادي که مدام مشغول به خودشان نيستند و در عوض ذهن خود را رها کرده‌اند، به نوعي از شعف برسند. در اين کتاب من از دو کوه سخن گفته‌ شده که اين تلاشي است براي تببين روايت تضاد بين دو جهان‌بيني اخلاقي متفاوت. کوه اول يک جهان‌بيني فردگرايانه است که خواسته‌هاي نفس را در مرکز قرار مي‌دهد. کوه دوم همان چيزي است که شما ممکن است آن را جهان‌بيني رابطه‌گرايانه بدانيد و رابطه، تعهد و خواسته‌هاي قلب و روح را در مرکز قرار مي‌دهد. استدلال اصلي نويسنده اين است که ما در رواج جهان‌بيني فردگرايانه زياده‌روي کرده‌ايم. ما با نگاه به خودمان به‌عنوان ماهيتي خودمختار، جامعه را تکه تکه کرده‌ايم و خود را در معرض بروز شکاف و قبيله‌گرايي قرار داده‌ايم و به جايي رسيده‌ايم که جايگاه فردي و خودبسندگي را تقديس مي‌کنيم و آن‌چه را که در قلب و روح هر انسان از همه چيز زيباتر است، مي‌پوشانيم.

آخرین محصولات مشاهده شده