درباره‌‌ی کتاب فارسی دوم دبستان

آفتاب پاييزي همه جا را روشن كرده بود. در خيابان آمد و رفت ماشين ها و مردم، چشم احمد را خيره مي كرد. بچه ها با لباس هاي پاكيزه به دبستان مي رفتند و با هم صحبت مي كردند.

آخرین محصولات مشاهده شده