درباره‌‌ی کافه پولشری (نمایش‌نامه)

كافه پولشري نمايش‌نامه‌اي است كه تنها يك نقش در آن وجود دارد و آن‌هم پولشري، زني چهل و پنج ساله و صاحب كافه است. زن كه مشغول تميز كردن كافه است به واگويه با خود پرداخته و آن‌چه را كه در تمام اين سال‌ها در كافه ديده مرور كرده و در مورد هريك نظري مي‌دهد. در ميان اين خيل عظيمي كه هرشب به كافه مي‌آيند و مي‌روند جوانكي توجه پولشري را به خود جلب كرده كه اغلب در گوشه‌اي نشسته و مشغول نوشتن است. صاحب كافه روزي به صورت اتفاقي متوجه مي‌شود جوان شعر مي‌گويد. حتي ياد جوان، زن پا به سن گذاشته را به زندگي اميدوار و از دلزدگي‌ها به دور مي‌كند. درست زماني كه زن تصميم گرفته تا فردا به جوان اعتراف كند دوستش دارد، از طريق تلفن پليس متوجه مي‌شود كه جوان خودش را از طبقه‌ي ششم ساختماني كه تك و تنها در اتاق زير شيروانيش زندگي مي‌كرده، پايين انداخته و مرده است.

آخرین محصولات مشاهده شده