درباره‌‌ی چیزی تو کشو نیست (گزیده‌ای از اشعار جهان)

چند لحظه قبل، قلبم به تاپ تاپ افتاده بود با خودم فكر كردم خيلي بده الان سكته كنم و بميرم وسط نوشتن شعر بعدي فكري كردم كه خيالم را راحت كرد اين كه هيچ‌كس تا حالا نشنيده كسي وسط نوشتن شعري مرده باشد همان‌طور كه هيچ پرنده‌اي وسط پرواز نمي‌ميرد. البته من اين طور فكر مي‌كنم.

آخرین محصولات مشاهده شده