درباره‌‌ی چه کسی در می‌زند

شما و اين خونه. خونه‌اي كه مردي با هيبتي عجيب، هرزگاهي نگاهي به من مي‌انداخت. ازتون تصورات زيادي داشتم. بهتون عادت كردم. هر روز كه به لبخندم جواب مي‌دادين واسه‌م روز خوب و پر درآمدي بود. نگاهتون به سر و روم خير و بركت مي‌ريخت. مي‌دونين شما مرد بزرگي هستين. حالا هم كه از نزديك باهاتون حرف مي‌زنم، احساس راحتي و رضايتي مي‌كنم كه تو تموم زندگيم نكرده بودم. راستي چرا ابروتونو كوتاه كردين؟

آخرین محصولات مشاهده شده