درباره‌‌ی چلنجر دیپ (عمیق‌ترین نقطه دنیا)

چيزهايي را كه من حس مي كنم، نمي‌شود به كلمه درآورد. اگر هم بشود، كلمه‌ها به زباني نيستند كه كسي بفهمد. احساساتم زبان خودشان را دارند. لذت مي‌پيچد به خشم مي‌پيچد به ترس و بعد به يك تناقض جالب؛ مثل وقتي كه مي‌داني وراي سايه ترديد بلدي پرواز كني و با دست‌هاي باز از هواپيما مي‌پري بيرون، بعد مي‌فهمي بلد نيستي و نه تنها چتر نجات نداري كه لباس هم تنت نيست و همه مردم آن پايين - دوربين شكاري به دست - مي‌خند ند و تو سقوط مي‌كني توي يك شومي بي‌نهايت شرم‌آور...

آخرین محصولات مشاهده شده