درباره‌‌ی پلک های شنی

داستان‌هاي اين مجموعه آدم‌هايي را به تصوير مي‌کشند که ناگهان به کرانه‌هاي زندگي رانده شده و هر واقعيت ساخته و پرداخته‌اي در برابرشان فروريخته است. آن‌ها در اکنوني که گذشته و آينده از درونش سر برآورده، به مکان‌هايي غريب پرتاب مي‌شوند و درون هزارتويي بي‌آغاز و پايان با وضعيت و موقعيت‌هايي چنان فهم‌ناپذير روبه‌رو هستند که چاره‌اي جز رفت‌و برگشتي ابدي در اين فضاهاي درهم‌پيچيده ندارند. گويي آن‌ها فرزندان ابرانساني هستند که همچون بيگانه‌اي به ويراني خويش مي‌نگرد و تنها با خلق مفاهيم نو مي‌تواند در اين جهان ممکن و خالي از معنا خود را باز يابد. ما در اين داستان‌ها با افرادي رو‌به‌رو هستيم که بر روي لبه‌هاي تيز بحران‌هايي حرکت مي‌کنند که هم‌زمان بدن و ذهنشان را در مي‌نوردد. آدم‌هاي داستان‌هاي پلک‌هاي شني چاره‌اي جز اين ندارند که در سکوت، گاهي به درهم‌پيچيدن بدن‌هايشان بنگرند. دستغيب با چيره‌دستيِ تمام فضا-زماني را براي روايتش ساخته که در آن شخصيت‌ها دمي به تنانگي و بدن حيواني درونشان مي‌نگرند که چطور از دلشان سر برمي‌آورد و چفت‌وبست اعضاي بدنشان را از هم مي‌گسلد. در انتها شايد بتوان در ميان کلمات اين داستان‌ها امر ناديدني را ديد و به امر ناشنيدني گوش سپرد. پلک‌هاي شني، جديدترين اثر دستغيب، 15 داستان دارد که ويژگي‌هاي مشترک دارند. راوي همه‌ي داستان‌ها اول شخص‌اند؛ داستا‌ن‌هايي سيال‌ذهن که معمولا در مکاني ملموس و عيني آغاز مي‌شوند، اما در ادامه به روايتي ذهني و فضايي انتزاعي ختم مي‌شود. يکي ديگر از ويژگي‌هاي اين داستان‌ها سفر ميان حال و گذشته و آينده و بهره‌گيري نويسنده از تعليق و مفاهيمي همچون هويت و مرگ است.

آخرین محصولات مشاهده شده