دربارهی پرتره
مهتاب آن چنان در تار و پود پارچه سفيد نفوذ كرده بود كه گويي آن چشمان هولناك حتي از وراي پارچه نيز قابل مشاهده بودند. با وحشت فراوان به پارچه خيره شد. گويي سعي داشت به خود بقبولاند، آنچه كه ميبيند، حقيقت ندارد. اكنون پرتره را به وضوح ميديد. ديگر پارچهاي روي آن وجود نداشت. پرتره آشكار و روباز آنجا بود و چشمان پيرمرد مستقيما به وي مينگريستند. نگاه پيرمرد تا اعماق وجودش نفوذ مي كرد. ناگهان با وحشت بسيار مشاهده كرد كه پيرمرد به حركت درآمده و با دو دست به كنارههاي قاب چنگ زد. كم مانده بود از ترس قلبش از حركت باز ايستد. پيرمرد خود را بالا كشيد و در حالي كه هر دو پاي خود را از قاب خارج مي كرد، با حركتي سريع به كف اتاق پريد.
كد كالا | 13569 |
زبان | فارسی |
نویسنده | نیکولای واسیلیویچ گوگول |
مترجم | پرویز همتیان بروجنی |
سال چاپ | 1396 |
نوبت چاپ | 6 |
تعداد صفحات | 84 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 0.5 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 100 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.