درباره‌‌ی پاداش خوبی

کايل پولي ندارد که براي پدرش هديه‌ي تولد بخرد. اما فکري به ذهنش مي‌رسد. کايل مي‌خواهد کفش کهنه‌ي پدرش را بفروشد و با پول آن برايش هديه بخرد. آدم‌هاي زيادي در خيابان براي کمک جلوي او را مي‌گيرند، تا اين‌که او متوجه مي‌شود که دست خالي مانده است. آيا کايل جواب خوبي‌هايش را خواهد گرفت؟

آخرین محصولات مشاهده شده