ساده‌ترين كار دنيا رها كردن است، بي‌مسئوليتي است و اين كه خود را از تمامي ديگران و حتي اطرافيان و نزديكان مهم‌تر بشماري و رهاي‌شان كني! سخت‌ترين كار دنيا قبول كردن مسئوليت ديگران است به اجبار كه به يك‌باره بر سرت هوار مي‌شود بي‌مقدمه بدون آن‌كه در اندازه‌ي آن مسئوليت باشي! شايد انتخاب راهي راحت براي هركس، كسي كه غرور دارد و مسئوليت‌پذير است به سادگي امكان‌پذير است به‌سادگي امكان‌پذير نباشد مگر در سايه‌ي خود را ديدن و خود را خواستن! سختي‌ها سخت مي‌گذرد مثل زمستاني كه گاهي طولاني‌تر به‌نظر مي‌رسد مثل شب‌هاي سرد كه بلندتر به چشم مي‌آيد فقط بايد چشم‌انتظار اولين تلالو خورشيد براي رسيدن به صبح و بهار بود و هر لحظه تكرارر كرد: صبر كن! بهار همين نزديكي‌هاست!